آیا «شهرزاد» تکرار تجربه شکستخورده «کارپینو» است؟
شهرداری تهران در روزهای گذشته طی مراسمی رسمی از سامانه تاکسی اینترنتی «شهرزاد» رونمایی کرد. این پلتفرم بهعنوان فاز دوم طرح تاکسی برخط، با هدف توسعه خدمات نوین حملونقل شهری بهویژه در حوزههای تخصصی مانند تاکسی کودک، سرویس زنان، سالمندان و سرویس مدارس راهاندازی شده است. «احمد خورشیدی» مدیرعامل اپلیکیشن شهرزاد، ضمن تأکید بر عدم …

شهرداری تهران در روزهای گذشته طی مراسمی رسمی از سامانه تاکسی اینترنتی «شهرزاد» رونمایی کرد. این پلتفرم بهعنوان فاز دوم طرح تاکسی برخط، با هدف توسعه خدمات نوین حملونقل شهری بهویژه در حوزههای تخصصی مانند تاکسی کودک، سرویس زنان، سالمندان و سرویس مدارس راهاندازی شده است.
«احمد خورشیدی» مدیرعامل اپلیکیشن شهرزاد، ضمن تأکید بر عدم هدف رقابت مستقیم با تاکسیهای اینترنتی بخش خصوصی، ویژگیهایی چون قیمتگذاری شفاف و منصفانه، امنیت بالاتر مسافران، پوشش کامل مناطق شهر و مدل ترکیبی مالکیت شهرداری به همراه مشارکت بخش خصوصی را بهعنوان مزیتهای این سامانه معرفی کردند. افزون بر این، مانیتورینگ زنده ناوگان، تحلیل رفتار سفر در نقاط پرتردد و کمخدمت، تنظیم نرخ سفر در ساعات اوج ترافیک و سیاستگذاری یارانهای یا محدودیت در برخی مناطق، از دیگر قابلیتهای برجسته «شهرزاد» به شمار میرود.
بازنگری در تجربه گذشته؛ درسهایی از پروژه کارپینو
شهرداری تهران پیشتر نیز در سالهای پایانی دهه ۹۰ با پلتفرم «کارپینو» تلاش کرد وارد فضای تاکسی اینترنتی شود. این پروژه با تبلیغات گسترده آغاز شد، اما در عمل نتوانست سهم قابل توجهی از بازار بهدست آورد و خیلی زود در سایه غولهای خصوصی این حوزه کمرمق شد. ضعف زیرساختها، نداشتن مشوق برای رانندگان، تجربه کاربری ضعیفتر و عدم توان رقابتی در قیمتگذاری از مهمترین دلایل شکست آن عنوان شد. اکنون نیز در غیاب تحولات اساسی در سیاستگذاری شهری، مشخص نیست که «شهرزاد» چه مزیت رقابتیای نسبت به بازیگران تثبیتشدهای چون اسنپ و تپسی دارد.
از طرفی بازار تاکسی اینترنتی ایران، بهویژه در کلانشهر تهران، کاملاً اشباعشده تلقی میشود. دو بازیگر اصلی بازار، با شبکه گسترده کاربران، رانندگان و دادههای عظیم، الگوریتمهای قیمتگذاری و مدلهای بهینهسازی مسیر، جایگاه محکمی در ذهن کاربران پیدا کردهاند. در این شرایط، ورود پلتفرمی تازهنفس، آن هم با سرمایهگذاری عمومی و زیر چتر یک نهاد غیررقابتی مانند شهرداری، سؤالهای جدی درباره کارآمدی منابع عمومی و نحوه استفاده از بودجه شهروندان برای راهاندازی کسبوکارهای شبهدولتی ایجاد میکند.
شهرداری؛ سیاستگذار یا بازیگر بازار؟
آیا شهرداری تهران بهعنوان نهادی عمومی و سیاستگذار در حوزه حملونقل، باید خود رأساً وارد بازار شده و نقش بنگاهدار را بازی کند؟ در حالیکه بحرانهای شهری مانند مدیریت منابع آب و انرژی، آلودگی هوا، ترافیک٬ فرسودگی ناوگان حملونقل عمومی و کاهش تابآوری شهری اولویتهای فوریتری هستند، ورود به رقابت با شرکتهای خصوصی آن هم با ابزارهای عمومی، از نظر بسیاری از کارشناسان حرکتی سیاستزده و کماثر تلقی میشود.
نمونهای از طرحهایی که با وعده تحول در حملونقل شهری معرفی شد اما به نتیجه ملموسی نرسید، پروژه تاکسیهای برقی است که پیش از انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، توسط شهردار وقت تهران – علیرضا زاکانی – با سر و صدای رسانهای رونمایی شد. قرار بود هزاران تاکسی برقی وارد ناوگان شوند. اما نه آمار مشخصی از تعداد تاکسیهای برقی تولیدشده یا فعال در ناوگان منتشر شده، و نه گزارش شفافی از بازخورد و رضایت رانندگان یا سهم واقعی آنها از سفرهای شهری ارائه شده است. همچنین طبق گزارشها برخی از رانندگان نیز به دلیل قیمت بالا، کمبود زیرساخت شارژ، نبود خدمات پس از فروش مناسب و ابهام در مشوقهای مالی، تمایل کمی به خرید این خودروها داشتهاند.
از طرفی در گزارش رسمی رونمایی از «شهرزاد»، بر خدمات هوشمند، توجه به تجربه کاربر، ارائه سرویسهای خاص برای گروههایی مانند سالمندان و دانشآموزان و شفافیت پرداخت تأکید شده است. اما این وعدهها کمابیش همان مواردی است که رقبای خصوصی نیز سالهاست پیادهسازی کردهاند. در غیاب مزیت رقابتی مشخص، برخی نگرانند که این پلتفرم نیز در نهایت به سرنوشت «کارپینو» دچار شود.
ضرورت شفافسازی مأموریتها
آنچه اکنون بیش از هر چیز نیازمند پاسخ است، شفافسازی مأموریت شهرزاد در نظام حملونقل تهران است. اگر هدف، صرفاً ایجاد یک رقیب برای بازیگران خصوصی باشد، این تصمیم نه از منظر اقتصادی و نه از زاویه سیاستگذاری شهری، توجیهپذیر نخواهد بود. اما اگر «شهرزاد» بخواهد نقش مکملی ایفا کند – برای مثال در ارائه خدمات اجتماعی خاص یا نوسازی هدفمند ناوگان – باید این مأموریتها بهطور شفاف تعریف شود.
واکنش شما چیست؟






